اثر هاله چیست؟
[stextbox id=’info’ direction=’rtl’]اثر هاله ای : به توضیح متتم “خطای هاله ای یک خطای شناختی است که بر اساس آن،من یکی از ویژگی های شما را می بینم وبر اساس آن ویژگی درمودر سایر ویژگی های شما پیش داروی میکنم”(+)[/stextbox]
این واژه از کلمه Halo به معنی هاله گرفته شده است، که برای نام گذاری این لغت از هاله ی نوری که بر سر افراد مقدس تابیده شده است که این هاله ی نور چنان زیاد است که نمی توان چهره اصلی را تشخیص داد .
در زندگی شخصی، کسب وکار، برندینگ این ویژگی می تواند هم مثبت و هم منفی باشد، البته به نیت آن و خطای ناظر بستگی دارد.
در زندگی شخصی بارها پیش آمده که دوستی که در یک شرکت بزرگ کار می کنند ، ناخودآگاه نظراتش برایمان ارزشمندتر به نظر میرسد و یا چهره زیبا رویی که به نظرمان آدم با شخصیت تری به نظر می رسد.
در زندگی کاری و کسب وکار هم شرکت ها سعی می کنند، که با ایجاد برندینگ سعی در ایجاد هویت بصری بهتری در نزد مشتری دارند.
وقتی که تبلیغ شرکتی توسط ورزشکاران انجام میشود، ناخودآگاه تصویر سلامتی و تندرستی را از آن برند تداعی میکند، این حس را در بیننده ایجاد میکند که این برند از محصو لات سلامت محور ایجادشده است.
در بازاریابی هم زمانی که فروشده از اسم مشتریان بزرگ، که از محصول جدید خریداری کرده اند، و راضی بوده اند، نام می برد، این تصور را ایجاد میکند که من به مشتری بهترین پیشنهادات را ارائه میدهم .
اما چرا مثبت ؟
به هر حال این اثر به عنوان خطای شناختی ذهن است وبه سختی می توان از آن گریخت و با تجربه احتمالا درصدآن پایین تر می آید، اما اکثر انسان ها با تصاویری که در ذهن خود می سازند ، لحظات خود را هویت میدهند و اگر این تصورات را از آنها بگیری رندگی سخت تر خواهند داشت چیزی شبیه زندانیان در حبس ابد.
شرکت با خلق برند و انجام هزینه ای گزاف سعی در ایجاد جایگاه بهتری در ذهن مصرف کننده دارند، تا بتوانند سهم ذهنی بیشتری به خود اختصاص دهند.
اماچرا منفی؟
مثال واقعی در دورومان کم نیستند، گزیدن های که در اثر این خطای شناختی متحمل شده ایم.
مثال وارد رستوران شیکی شده اید که با نور پردازی و یا دکوراسیون هوش از سر شما برده است، شما هیجان زده اینکه طعم یک غذایی خوب را خواهید چشید، اما غذایی نه چندان دلچسب سرو میکنید و با کلی غرولند نسبت به انتخاب خودتان از آنجا خارج می شوید.
مثال دیگری از رابطه و دوستی های که دراثر این خطا ایجاد می شود.
به احتمال زیاد اگر خواننده این وبلاگ باشید، نام محمد رضا شعبانعلی و متمم را بارها شنیده اید.
وبلاگ دوستان متممی که در سایتم معرفی کرده ام و اگر عضو متمم باشید، حتما با دوستان زیادی از متمم آشنا می شوید، ممکن است با خواندن وبلاگ محمدرضا احساس خوبی داشته باشید.
به هر ایشان با کلی رزومه کاری و معلمی به جایگاه خوب درصنعت محتوا قرار گرفته اند، حال برخی از دوستان هم عضو وبلاگ ایشان و هم عضو متتم هستند.
شما هم هیجان زده که با برخی از دوستان آشنا می شوید و این احساس که همه یک قیبله هستیم و در زیر پرچم متمم قرار گرفته ایم، پس میتوان به این دوستی ها و عمق نگاه ایشان جور دیگری نگاه کرد، و بخصوص که دوست عزیزمان هم دستی وبلاگ نویسی داشته باشد.
ما دوستی هایمان را شروع می کنیم و با آب و تاب و لذتش به نقاط مشترک و دغدغه هایمان در متمم و یادگیری اشاره می کنیم.
از اینکه دوستی با شعور وفهم و چیز دان پیدا کرده ایم، به خود می بالیم، کم کم انتظارات شکل میگیرد، و بر اساس تصورتمان از دوستمان که به نظرمان اهل دل و قلم است.
غافل از اینکه محمد رضا شعبانعلی ما را بزرگ نکرده و در شناسنامه ما مهر تایید نزده، که عضو متمم شدن و وبلاگ داشتن و چند کامنت گذاشتن و داشتن رتبه الکسای بالا مساوی است، با انسانی شایسته و بایسته و اتیکت دان.
برخی از افراد( منظورم فقط برخی ) که حتی شعور هم صحبتی هم ندارند.
از قضا وقتی خودت دچار این خطای شناختی میشوی حس بدی هم به خودت و هم به اعتماد خدشه دار شده و هم آن دوستی که در پشت نقاب کلمات پنهان شده پیدا میکنی.
هی با خودت کلنجار می روی که چرا که تو ادعای شعور و فهم ات میشود و از کلمات آنچنان قلمه وسمبله استفاده میکنی، حتی شعور مدیریت تماس هایت را نداری و اونوقت هر جا که می روی از متمم و محمد رضا شعبانعلی مایه میگذاری.
البته من هم دچار این خطا شده ام و برخی از دوستان هم به این معضل دچار شده اند.
چاره ای نداشتم، دوست داشتم در وبلاگم بنویسم که خواننده این وبلاگ بداند که هر فردی می تواند یک متممی باشد، ولی هر متممی نمی تواند یک فرد پخته و فهیم و اهل دل و کتاب و شعورباشد.
اگر شما گزیده خاطر شدید، از دست و پای یک متممی، اِشکال را در خطای هاله ای خود ببنید، نه در اِشکال آن فرد زیرا ممکن است، آن فرد به بدترین وجه شما را آزرده خاطر کند و شما را همیشه از اسم متممی بودن بیزار نماید.
درست است، که آدم عقل و فکر و اندیشه دارد، درست است که باید اول امتحان کرد، بعد اعتماد و درست است که یک مومن از یک سوراخ دو بار گزدیده نمی شود.
ولی خطای اثر هاله ای چیزی است، که ما هر روز به آن گرفتار هستیم و مثل سایه هر روز با ما است، فقط طیف درجه کم یا زیاد آن فرق می کند و میزان درجه وابستگی و حماقتش .
این نوشته را توصیه می کنم به عنوان مکمل بحث بخوانید(+)
جدول خطای های شناختی (+)
لینک کوتاه شده مطلب : https://goo.gl/MpaHSg