#قسمت اول داستان تکامل برنامه ریزی فردی من
#قسمت دوم داستان تکامل برنامه ریزی فردی من
#قسمت سوم داستان تکامل برنامه ریزی فردی من
نکته مهم : هدف از ارائه این مطلب در سایتم به صورت نوشتاری در واقع ،متن نوعی برون ریزی افکارم است که ،بتوانم برای حل مسائلم به درک و تحلیل درست تری برسم.
بزرگی و کوچکی انسان ها را می توان از بزرگی و کوچکی چالش هایشان شناخت ،کافی است از آنها بپرسیم بزرگترین رویایی که دارای چیست ؟
آن چیز یا آن کس که فکر می کنی روزی تو را شکست خواهد داد کیست و چیست ؟
جواب این سوالها ،عموما می تواند نکات مهمی را در مورد ما و دیگران آشکار کند .
محمد رضا شعبانعلی .
پی نوشت اول :
در داستان تکامل برنامه ریزی در قسمت اول و دوم و سوم در خصوص مراحل آشنایی من با فرایند برنامه ریزی صحبت کردم ،قدم های آغازین خودم برای نوشتن یک برنامه و هدف در سال جدید را ذکر کردم و حالا ادامه بحث را خواهم داشت .( برای درک مطلب بیشتر قبل از مطالعه این بخش ،مطالعه قسمت اول و دوم و سوم توصیه می گردد).
پیشنهاد قبل از شروع مرحله چهارم : مطالعه قوانین زندگی من (محمد رضا شعبانعلی ) می تواند به عنوان معلم دلسوز و پر بار از تجربیات گران بها در ایجاد چشم انداز و تحلیل سبد فعالیت ها موثر واقع گردد
پی نوشت دوم :
تا اینجا ما به مراحل آشنایی و تکامل من با واژه برنامه ریزی پرداختیم و سیر تکاملی و نسخه کامل شده تا این لحظه را با هم مرور کردیم ،بعد در قسمت دوم به وضعیت ارزش ها و انتخاب های خود پرداختیم و در قسمت سوم به تحلیل وضعیت گذشته خود و چرایی وضعیت فعلی پرداختیم ،انجام این مراحل غیر از خواندن مطلب ،به همراه نوشتن مراحل برای خود بوده که باعث برون ریزی بیشتر افکار و سوالات بیشتر می گردد و هر چه سوالات بیشتر شود فعالیت مغزی می تواند به طور شفاف تری مسئله خود را بیان کند ،چند سال در بی هدف زندگی کردن مغز و دست ما را تنبل نموده و با نوشتن که بزرگترین داروی این مرض مسری است می توان علاج این مرض اشاره کرد . فرض من بر این است که این خود کاوی به شناخت بیشتر از نقاط ضعف و نقاط قوت می انجامد و در نهایت با ارائه مسیر که می تواند همفزایی بیشتری ایجاد کند و سال بعد ما را پر بار تر نماید.
گام اول هدف گذاری در سال جدید :(شامل چند گام کوچکتر است )
در یک دفتر جداگانه ،بعد از مرحله نوشتن و تعیین اولویت ارزش های با توجه به سطح علاقمندی و منابع و امکانات ، ،به سراغ 10 لیست دوست داشتنی خود می رویم ،در صفحاتی جداگانه 10عنوان از لیست اشخاص ،مکان ها ،کتاب ها ،واژه های که دوست داریم در سال بعد به آنها فکر کنیم و یا انجام دهیم را می نویسم ،این کار نقش یک چراغ راهنما برای ما دارد ،زمانی که در اوج بی حوصلگی و یا در اوج تردید به سر می بریم ،باعث باز شدن منافذ اندیشه هایمان می شود بخصوص در زمانی های که نمی توانیم افکارمان را منسجم نماییم ،انتخاب این 10 عنوان بیشتر بر اساس حس دوست داشتن است زیرا تا این لحظه کمی به درون خود نزدیکتر شده ایم و جنس اهدافمان بیشتر از جنس خودمان است تا انتخاب ها و جبر بیرونی .(آقای شاهین کلانتری در این خصوص توضیح مبسوطی داده است )
گام اول :
گام کوچکتر1 : انتخاب 2 هدف چالش برانگیز تر نسبت به بقیه اهداف :
با توجه به اینکه در نوشتن اهداف گاهی زیاده روی کرده و گاهی کوتاه نویسی می کنیم،برای اینکه بتوانیم ذهن را بر روی یک یا دو هدف متمرکز نماییم ،انتخاب یک یا دو هدف که از همه با شرایط فعلی ما همخوانی دارد (منابع و امکانات ) و چالش برانگیز تر است (در صورت رسیدن به آنها حس خوبی داریم ) را می توان انتخاب نمایم .
گام اول :
گام کوچکتر 2 : تنظیم سبد فعالیت های خود :
با توجه به اینکه هر هدفی علاوه بر انطباق با شخصیت و ارزش های کلیدی ما در سال آینده ،صرف بخشی از منابع و امکانات ما هم دربر می گیرد ،باید بتوانیم که مانند یک قصاب بی رحم برخی از اهداف خود را قربانی نماییم تا امکانات و منابع بیشتری را بدست بیاوریم (در برخی از موارد با حذف چندین هدف موازی توصیه می گردد و در صورت انجام ندادن در نهایت به سختی می رسیم و در این مسیر نه تنها لذتی نصیب ما نمی شود ،بلکه روح خود را فرسوده تر می نمایم و از طرفی در صورت نرسیدن چندین هدف را قربانی کرده ایم و در پایان خط ،دست خالی با تکه های پاره اهداف مانده بر روی دست مواجه می شویم.
گام اول :
گام کوچکتر 3 :تهیه فهرست خرده فعالیت ها یا میکرو اکشن های لازم برای هر سبد :
به طور مثال ما در سبد سلامتی خود هدف کاهش 4 کیلویی را بعد از 4 ماه در نظر گرفته ایم و باید بتوانیم برخی از میکرو اکنش ها مانند ورزش نمودن ،کاهش چربی و روغن ها در غذاها ،توجه بیشتر به غذاهای فیبری ،و نوشیدن آب زیاد را در سبد سلامتی خود تعریف و انجام دهیم ، یا در مثال دیگر ،برای وبلاگ نویسی میکرو اکشن های مطالعه چند کتاب که مورد علاقه مان است ،سر زدن به وبلاگ های مورد علاقه و خواندن مطالب برای افزایش تسلط کلامی و افزایش ،تعداد نوشته های هفتگی خود ،در سبد توسعه وبلاگ نویسی و محنوا نویسی لازم است .تا بتوانیم یک سبد را به درستی تکمیل نمایم .
گام یک :
گام کوچکتر چهارم : خانه تکانی هر چیزغیر مرتبط ،با اهداف مشخص شده در اطراف خودم به صورت فیزیکی و ذهنی.
در زندگی سال گذشته معمولا برخی از اشیاء ،افراد ،شماره تماس ها ،لباس ها ،کتاب ها ،و…. چیز هایی که بیشتر برای انبار کردن و تجمیع کردن و شلوغ نمودن دور بر خودمان استفاده کرده ایم، را باید حذف کنیم و در این زمینه کاملا بی رحم باشیم (خود را باید سبک کرد تا بتواند پرواز کرد و این شامل هر چیزی می شود که کوله بار زندگی ات را سنگین نموده ، مثل روابط عاطفی بی تاثیر ،کتاب های که خواندنش نه تنها سوالات بیشتری در ذهن ایجاد نمی کند بلکه بیشتر شما را دانشمند تر نشان می دهد، همگی باید حذف شود .کسی که امروز کمتر از یک صفحه کتاب می خواند نمی تواند برای خود هدفی در آینده از نوع مطالعه کتاب هر ماه یک عدد را داشته باشد . به قول محمد رضا شعبانعلی که می گوید یا این موضوع دغدغه تو است یا نیست ،اگر هست پس حتما برای آن وقت می گذاری و اگر نیست با هزار ترفند و حلیه نمی توان برای شما دغدغه ساز باشد .
واحه :دست کشیدن از باورها و افراد و اشیاءکه تو را در همین سطح نگه داشته اند و رسیدن به خود باوریکه لازمه آن عبور از بیابان تردید است .
گام اول :
گام کوچکتر پنجم :تعیین افق زمانی مسائل (با در نظر گرفتن شاخص های عملکردی و شاخص های عملیاتی )
شاخص عملیاتی یا Operational Indicators :
این شاخص در واقع میزان منابعی که برای رسیدن به اهداف مصرف کرده ایم را نشان می دهد مثلا مصرف نمودن روزانه 8 لیوان آب یک شاخص عملیاتی می باشد . و همانگونه که تعریف می شود از نوع وسیله ای است برای رسیدن به هدف نهایی.
شاخص عملکرد یا Performance Indicator :
این شاخص در واقع نشان دهنده، اختلاف ما با میزان اهداف تعیین شده است ،مثلا زمانی که وزن ما در اثر رعایت رژیم غذایی به 3 کیلو کاهش می یابد ولی هدف ما 4 کیلو بوده است در واقع ما توانستیم نمره 75 % تحقق را بدست بیاوریم .
برای تعیین نمودن تاریخ (افق زمانی )به شاخص عملکردی توجه می نمایمو معمولا در جدولی با چهار تاریخ مطرح می گردد (1-تاریخ شروع پروژه 2- مدت برآورد تاریخ انجام 3-مدت زمان تاخیر قابل قبول 4- تاریخ نهایی انجام پروژه ). این مسئله باعث می گردد علاوه بر در نظر گرفتن میزان تاخیر قابل قبول (سهم شرایط پیش بینی نشده ) در زمانی که نمی توانیم با سرعت مطئمن حرکت کنیم ،دچار یاس و افسردگی نشویم ،این بسیار مهم است که همیشه جدول اهدافمان جلوی چشمان باشد و هر شب بتوانیم مروری بر آنها داشته باشیم ،
مهارتهای لازم در گام اول :
1-هنر بیان مسئله ،2- بیان مسئله در افق زمانی 3-تفکر انتقادی به اهداف 4-نوشتن و نوشتن و نوشتن
تا این مرحله توانستیم، اهداف خود را با اولویت انجام تعریف کنیم و خرده فعالیت ها و یا میکرو اکشن های خود را به سبد فعالیتمان اضافه کنیم و افق زمانی مسائل و اهدافمان را تعریف کنیم و کوله بار خود را از داشته های کم ارزش خالی نمایم . مهمترین قسمت مسئله سوخت حرکتی برای استارت است بیشترین زمان مصرف سوخت هواپیما موقع بلند شدن و نشستن است زیرا دو حرکنی که نیازمند تلاش آگاهانه و غلبه بر یک اینرسی است ، ،سوخت حرکت ما در این مسیر که اغلب مسیر پر پیچ و خم جاده ناهموار زندگی (نا امیدی در راه کمین کرده اگر مراقب نباشیم در یک لحظه خود را در وادی فراموشی و انکار همه داشته های خود می بینیم ) انگیزه و اهرم های حرکتی است انیشتن می گوید” یک اهرم به من بدهید تا زمین را با یک دست بلند کنم “زمانی را به یاد بیاوریم که چگونه خود را به منزل رسادنده ایم وقتی خبر نا گواری را به ما داده اند چنان با سرعت و عجله حرکت می کنیم که اصلا حواسمان به اطراف نیست این همان انگیزه است ،در این راه از شتاب های احساسی باید پر هیز و از خمودگی و سرعت یکنواخت هم دوری کنیم و هرز چند گاهی به محتویات ذهن خود برای تحلیل وضعیت درونی و مسیر طی شده لازم است ،همانطور که در مسافرات های طولانی چک کردن آب و روغن و باد لاستیک ها مهم است این مسئله هم جز لاینفک کار می باشد که در مرحله پنجم داستان تکامل خود به آن اشاره خواهم کرد .
خوشحال می شوم خوانندگان این متن نظرات خود را برایم ارسال نمایند.