صبر کن، اول خطای توهم بدن شناگر(+)
در ابتدای سال جدید، همه از تحول و تغییر و نگرش تازه میگویند، هدفهای جدید و برنامههای جدید و لیست آرزوها تقریباً یا نوشته میشوند. و یا در ذهن مرور میشود.
بخصوص اینکه این دیدو بازدیدها گاهی باعث ایجاد حس حسادت هم میگردد، از تغییرات دکوراسیون خانه گرفته، تا کلاس موسیقی، که بچه هاشون رو میفرستند.
یکجورهای این دیدو بازدیدهای عید به نوعی محک زدن اوضاع خودمان با خودشان است، که بالاخره ما سرتر هستیم یا اونها.
متأسفانه من هم بهندرت، از این دیدن بازدیدها علیرغم توصیهها به ثواب صلهرحم خوشحال میشوم، از اینکه میبینم چگونه زمان بیزبانم میسوزد و من در حسرت چند ساعت وقت خالی کردن در ایام کاری باید مثل هاکلبرفین از اینسو به آنسو بدوم تا بتوانم این وقت را ایجاد کنم.
خدایش خیلی سخت است.
بگذریم بههرحال قرار نیست، همیشه به انسان وقت بدهند شاید همین فردا تصادف کردیم و مردیم، بعد تو قبر باید بهجای سؤال نکیر و منکر در حسرت چند جلد کتاب نخوانده بازهم فشار بیشتری تحملکنیم.
البته نمیخواهم پز بدهم، و هی بگویم که دغدغه من کتابخوانی است، چون اگر بود کمی شعورم بهتر و بیشتر از وضعیت فعلی ام میشد.
والان وقت خالی بیشتری داشتم، اما در کل این کتابخوانی باعث میشود، که از فشار روحی و روانی کارهای روزمره سبکتر شوم و به دنیای سوفی خودم وارد بشوم .
اما اینها چه ربطی به خطای توهم بدن شناگر دارد، یکلحظه صبر کنید.
قبل از اینکه بخواهیم بنویسم و یا هدفگذاری سال آینده را انجام دهیم و از قافله درسخواندها و هدفگذار کنندها جا نیفتیم، با خودمان خلوت کنیم حداقل یک روز تمام ترجیحاً کسی دور ورمان هم نباشد.
اول بنویسم، بدون اینکه به چیز خاصی فکر کنیم، یعنی تداعی آزاد، بعدش هم کمی بخوابیم و بعدش هم بیدار شدیم، یک سؤال از خودمان بپرسیم.
آیا این مسیر زندگیام را دوست دارم؟
و بعدش سعی کنیم، به دنبال مصداقهای خوشی و یا ناخوشی مسیر بگردیم.
بعد ببینیم که رفتار مان، در زمان ناخوشی چطور بوده و در زمان خوشی چطور بوده است؟
این خیلی مهم است؟ برای اینکه واقعاً بفهمیم که مسیری که در آن بودیم درست بوده یا خیر؟
پیدا کردن این مسئله نیاز به کمی کنکاش دارد در درون خودمان ؟ با تیزبینی و پرسش.
نترسیم کسی دور و رمان نیست و با صدای بلند میتوانیم با خودمان صحبت کنیم، عجلهای نداریم.
اما اگر خوب خود روانکاویم کردیم، احتمالاً خطای توهم بدن شناگر که نسیم طالب اشاره میکند، را در خودمان می توانیم کشف کنیم.
گاهی چنان ظریف در لوپ این خطا میافتیم،که بیا و ببین که چطور تنها دغدغه مان می شود، فقط آنچه برایمان میماند، دویدن و دویدن است.
باور ندارید؟ کافی است کمی در مصداقهایمان بیشتر بگردیم، همین وبلاگ نویسی خودم رامی گویم یک روز که چه دیجیتالی و چه نوشتاری خودکاری نویسم حالم ناجور است، آیا مسیر درستی بوده ؟ این پاسخی است که باید در مورد آن فکر کرد .
اینکه هرروز آب به داخل نوشتهها ببندی و یا اینکه محتوای بنویسی که فقط نوشته باشی که بیکار نبوده باشی کمی نیاز به فکر کردن بیشتر دارد؟
دقیقاً در هنگام خواندن وبلاگها خواننده متوجه میشود، که چقدر در این محتوا آب تزریق کردهایم.
(احترام به مخاطب مصداق سلامت است).
اما برگردیم به خطای توهم بدن شناگر(+)
داستان ازاینقرار بود که نسیم طالب،برای ایجاد تناسب اندامش، در میان ورزشها احساس میکرد، که شناگران از بدن خیلی ورزیدهتری برخوردار هستند.
اوتصمیم گرفت، که ورزش شنا را یاد بگیرد و سعی کند، بدن خود را موزون نماید، غافل از اینکه که بعد از چند ماه نهتنها پیشرفتی حاصل نشد بلکه خستهتر هم شده بود.
بعد که بیشتر دقت کرد، دید ارگانیک بدن شناگرهای که واقعاً ورزیده هستند، دارای ترکیب خاصی است و به قول ما دارای فرمی خاصی هستند، اما بدن و عظلات نسیم طالب این فرم را نداشت .(به قولی برای این کار ساخته نشده بود).
ما در طول مسیر خیلی دوست داریم، در مسیرهای جذابی که ازنظر مادی و یا معنوی برایمان جذاب است، برویم .
[stextbox id=’info’ direction=’rtl’]مثلاً همین ویزیتوری تا دیروز میگفتند، که هر کس از خانه قهر میکند ویزیتور میشود.[/stextbox]
امروز میگویند که هرکس 3 محتوا در گوگل ثبت میکند عاشق استراتژیست محتوا میشود و میخواهد نشان لژیونی این پست را دریافت کند.
یا برعکس شنیدهایم که محتوا پادشاه است، هر فضولاتی را تبدیل به محتوای میکنیم و بالاخره یکی هم پیدا میشود که دل و دینش را برایش بدهد .
[stextbox id=’download’ direction=’rtl’]اما بازهم ما به خطای شناختی توهم بدن شناگر دچار میشویم. این مسیر متعلق به ما نیست ولی چه کنیم از جذابیت و پرستیژ قبیله [/stextbox].
امسال من سعی میکنم، بحث هدفگذاری را حداقل یک ماه به تأخیر بیندازم.
چراکه اول درصد ناخالصی خودم را بدانم، بعد هزینه شکستها و زمانهای که پرستیژ نقابها و لایک ها را گرفتم حساب کنم، بعد بودجه سال آینده خودم ازنظر ترکیب سبد فعالیتها را معقولتر نمایم.
اما درهرصورت میدانم، که درصد خطاهای شناختی همه ما، در برخی مقاطع بالا میرود و اگر کمی ریشهتر به این مسئله نگاه کنیم، میتوانیم نقطهضعفمان را در آن مقطع بیابیم. و ببینیم که چقدر ظریف در این دام خطای شناختی گیر افتاده ایم.
صبر کن آهسته تر
اگر شناختیم و درمان کردیم میتوانیم:
[stextbox id=’grey’ direction=’rtl’] بگویم سال آینده، روندهایمان به نحوی است، که بر رویدادهایمان میچربد، یا به قولی شادیهایمان بر حسرتهایمان پیشی میگیرد.[/stextbox]
لینک کوتاه شده مطلب: https://goo.gl/DPJM4z
سلام. بخش هایی از این مطلب در کانال وبلاگستان فارسی منتشر شد.
https://t.me/Persianweblogs
[…] حسن کشاورز عزیز در مطلبی که روزهای اخیر درباره برنامهریزی در سال نو نوشت به دغدغهای قدیمی – و در عین حال بسیار مهم – در زمینه تلاش برای توسعه فردی اشاره داشت: […]