فشار روانی وضعیت پویایی است که در آن انسان با یک فرصت، محدودیت یا تقاضایی روبه رو است که با الگوی پیچیده احساسی، روانی و واکنش های جسمانی و افکار مرتبط با آن همراه است که در پاسخ به تقاضای عامل خارجی رخ می دهد.
یکی از مسائل مهم در سازمان های فروش، مدیریت فشار روانی است، زیرا در این سازمان ها اکثر تصمیم ها می تواند هزینه زا و درآمد زا باشد. هر گونه تصمیم تحت فشار روانی که فرد بر آن تسلط کافی ندارد گامی به سوی تخریب سازمان می باشد.
مدیر فروش و یا سرپرست فروش باید بتواند در شرایط تنش و فشار درخصوص مسائل مهم، تصمیم های اثر گذار اتخاذ نماید که می توان اشاره نمود به:
انتصاب فروشنده، یا اخراج و استعفای فرد از سازمان، پذیرش و یا عدم پذیرش کالای مرجوعی از مشتری و یا دپو محصولات بسیار زیاد در انبار جهت عرضه به بازار.
در این زمینه آقای علی رضائیان در کتاب مدیریت فشار روانی، در خصوص ریشه فشار روانی و آثار و همچنین مراحل این فشار بر روی شخص با نثری ساده و روان توضیح مطلوبی را ارائه نموده است.
آقای هانز سلیه، پدر مفهوم جدید فشار روانی، تمایز بین عوامل ایجاد کننده فشار روانی و پاسخ به فشار روانی را کشف کرد و تاکید دارد که فشار روانی میتواند در اثر رخداد های مثبت و یا رخداد های منفی ایجاد گردد. وی همچنین یادآور می شود که فشار روانی:
صرفا تنش عصبی نیست.
می تواند نتایج مثبتی به بار بیاورد.
فشار روانی چیزی نیست که از آن بتوان گریخت.
در سازمان های فروش که جز سازمان هایی می باشد که جنس تبادل و عرضه کالا به همراه تبادل احساسی است، یعنی نقش رابطه و احساس در کار بسیار مهم است، زمانی که مدیر شما ناراضی است، باید با لبخند از اتاق او خارج شوید. زمانی که فروشنده تحت نظر شما کمتر از میزان اهداف خود فروخته است، علاوه بر کنترل خشم و ابزار ناراحتی باید با زبان این مسئله را حل کنید که جنبه آگاهی دادن او به ضعیف هایش، بیشتر از جنبه توهین و تمسخر او به شخصیتش باشد.
همه این مسائل یک طرف، میزان انتظاری که سازمان از شما جهت تاثیر گذاری بر میزان فروش دارد، بدون اینکه ابزار لازم را به شما بدهد، در اکثر مواقع جز گلایه های ثابت سرپرستان فروش است. در این میان سرپرستان فروش با افزایش احساس ناراحتی و عدم انطباق میان نیازها و ارزشهای خود با تقاضای بالای محیط کار روبه رو هستند. تجربه این تنش ها علاوه بر کاهش عزت نفس و کم شدن اعتماد به نفس، باعث مخدوش شدن تصویر و هویت درونی فرد میگردد که با کاهش بهره وری، غیبت و ترک کار، همراه است.
ازعوامل فشار روانی می توان به تعارض نقش ها، سیاسی کاری، کار بیش از حد، توبیخ و یا تنبیه نابجا، ابهام در نقش ، کار با مدیر سخت گیر …. نام برد.
هانز سیله، در بیان پاسخ روانی به فشار روانی اشاره دارد، که این پاسخ از یک الگوی نسبتا مشخص به نام عوارض کلی انطباق تبعیت میکند.
عوارض کلی انطباق یک واکنش دفاعی نسبت به یک عامل فشار روانی است که شامل مراحل هشدار ، مقاومت و تحلیل رفتن است.
مرحله هشدار :
که همزمان اولین واکنش فرد در برابر مسئله است، موجب ترس و نگرانی فرد و بالا رفتن فشار خون، ضربان قلب، بزرگ شدن مردمک چشم و کش آمدن عضلات میگردد. در این مرحله بدن برای مقابله با نگرانی انرژی زیادی را از دست میدهد واحساس کوفتگی و خستگی و سرگیجه جز علائم این مرحله است.
مرحله مقاومت:
در این مرحله فرد آمادگی روانی و جسمی برای مقابله با مسئله را پیدا میکند که ممکن است فرد بتواند با مهارت بر هراس خود غلبه کرده و یا در حلقه هراس بیفتد، دائم بر اضطراب و تنش و خستگی بر او مستولی شود و نشانه های مرحله هشدار برگردد.
مرحله تحلیل رفتن :
در این مرحله به علت کم شدن انرژی روانی و جسمی برای مقابله با موضوع، همچنین در معرض قرار گرفتن دائم فشار روانی دچار تحلیل رفتگی و به هم ریختن می گردد، در این مرحله افسردگی و اختلال ذهنی بسیار شایع است.
انطباق با عامل روانی تلاشی پر هزینه است، فعال شدن عوارض کلی انطباق انرژی زیادی از بدن و روان تخلیه مینماید.
آنچه مهم است، نوع رفتار فرد در برخورد با مسائلی است که موجب فشار روانی میگردد، بخصوص در مرحله مقاومت که فرد تصمیم می گیرد که آیا میتواند با توانایی و داشته های فعلی از عهده حل موضوع برآید؟ یا با ایجاد تنش بیشتر و اضطراب خود را مستهلک تر نماید؟
اصطلاح پیری زودرس در میان تیم فروش، به عنوان یک مسئله روانی و ذهنی وجود دارد، معمولا شامل افرادی می گردد که از مهارت های خود اتکایی و حل مسئله بهره کمی دارند و معمولا مسائل را از دریچه فشار و تنش می خواهند حل نمایند. این گونه افراد برای کم کردن بار روانی فشار مسئله بر خود، با تزریق این فشار روی افراد زیر دست می خواهند کمی از تنش خود بکاهند، غافل از اینکه با این کار، موضوع را فقط سخت نموده اند و گره ای که با دستان باز می شود را می خواهند با دندان باز کنند.
با توجه به توضیح و برداشت از کتاب مدیریت فشار روانی می توان، توضیح قابل قبولی داد که چرا برخی از رفتار ها را نباید عجولانه قضاوت کرد. برای بررسی و قضاوت نوع رفتار، حتما رفتار گذشته فرد و همچنین خصوصیات اخلاقی او را مد نظر قرار دهیم که اگرشخصی را متهم به عصبانیت و کم کاری کردیم، قبل از آن بدانیم که فرد آیا تحت فشار روانی زیاد کار کرده و آیا مسئله ای هست که هنوز با آن کنار نیامده است و از دید ما پنهان مانده است.
همانطور که در نوشتههای پیشین گفتهشد، یکی از وظایف مدیر و سرپرست فروش هدایت و کنترل هست، این هدایت شامل بازخورد گرفتن از رفتار کارکنان و اصلاح و یا تعدیل رفتارهای آسیبزا است، همانطور که از قدیم گفتهاند دل یک مدیر بهاندازه تعداد نیروهای او باید باشد.
لینک کوتاه شده مطلب: https://goo.gl/mgCPqY
مشاوره و آموزش تخصصی منابع انسانی در شرکتهای پخش و توزیع مواد غذایی
ایمیل : info@kehsavarzfazl.com
[…] 1-فشار روانی در مدیریت رفتار سازمانی(+) […]