بری از تردستان بزرگی بود، که در برنامه ” The tonight show” اجرا داشت و به موفقیت خوبی هم رسیده بود. اجرهای او از دستمزد بالایی برخوردار بود.
در یک تعطیلات هنگام دوچرخهسواری در کوهستان دچار سانحه شد و دست و ترقوه او دچار آسیب شد. او در این فکر بود که چطور با این آسیبدیدگی می تواند شغل خود را اداره کند، زیرا درآمد او به سلامتیاش بستگی داشت. البته بری تقریباً با هیچکس دیگری که امنیت مالی او به وجود فیزیکی او بستگی دارد، تفاوت نداشت، زیرا اکثر این مردم پول را در ازای وقتشان معامله میکنند.
یادم میآید که دریکی از سمینارهای سهیل رضایی چند سال پیش ایشان کسبوکاری را تبلیغ میکرد که نیازی به حضور فیزیکی نداشته باشد و این کسبوکار بدون حضور فرد بتواند رشد و درآمدزایی کند. واقعا چند نفر از ما به این شکل در حال گذراندن وقت و عمر خود هستیم؟ یکی از گلایههای سرپرستان فروش این است که با کار کردن در سازمانهای فروش بخصوص صف سازمان که باید به همه پاسخگو باشید. این قضیه بعد از چند سال، به طور جدی باعث مستهلک شدن روح و روان فرد میشود. از طرف دیگر هم، به علت اینکه در یک سازمان چند سال کار و فعالیت کردهایم، در یک تله روانی گیر می کنیم و بهراحتی نمیتوانیم شغل خود را رها کنیم.
توهم دانایی هم مانع دیدن سایر فرصتهای کسبوکار می شود. مدل ذهنی ای که تمرکز آن فقط بر کسب و کارهای با حضور فیزیکی است نمی تواند در دنیای رقابت امروز زیاد توسعه و رشد نماید.
بههرحال یکی از آرزوهای هر فردی که شاغل در سازمانی است که در ازای حضور فیزیکی و خدمت، پول دریافت میکند، رسیدن به آزادی مالی است. اما باید باور کنیم، که معدود مشاغلی از راه کارمندی و خویشفرمایی آنقدر درآمد دارند که فرد بتواند به رفاه مالی برسد و دغدغه امنیت مالی را کمرنگ نماید.
[su_note note_color=”#48d993″]جف واکر از قطار اهرام میگوید” قطاری که در آن درآمد به تعداد ساعت یا روزهای کاری وابسته نیست”.[/su_note]برای اکثر ما، اینیک رؤیایی بزرگی است، اما توسط اینترنت و تعداد کاربرانی که هرروز در حال رشد هستند، این مهم میتواند اتفاق بیفتد. دوران عصر دیجیتال، در حال عبور از کنارمان است. ما در این برهه اگر درمیان جذابیتهای بصری گم شویم نه تنها عمرمان بلکه هویت خودمان را هم به فنا دادهایم. چرا این حرف را میزنم؟ خیلی از ما چندین ساعت بدون هدف در حال پرسه زنی در فضای شبکههای اجتماعی هستیم و از این شبکهها انواع اخبار و وقایعی که به حالمان مفید نیست را ورق میزنیم و ذهنیت روزانه خود را بهآرامی در دست این ابزارها قرار میدهیم.
از طرفی با رشد و پیشرفت فنّاوری اطلاعات و تسهیل فرایند کاری در سازمانها، چارچوبها و سیاستها، تا حد زیادی نقشه راه سازمان را تعریف مینماید. در این میان به ابزاری نیاز است که این فرایندها را اجرا نماید که بخشی از این ابزارها انسانها هستند.
یکی از بزرگترین ترسهای انسان ترس از نداشتن امنیت مالی است. این ترس را گاها تا زمان مرگ هم به همراه خود داریم. اما بستر دیجیتال این موضوع را تغییر داده است. مثلاً نگرانی در خصوص امنیت مالی در میان افرادی چون مارک زاکربرگ، جف بزوس، سرگی برین و لاری پیچ، با جراح مغز واعصاب در دنیا بسیار متفاوت است. زیرا تولید ثروت در میان این افراد به حضور فیزیکی خودشان بسیار کم وابسته است. چیزی که در یک کارمند، خویشفرما بهشدت برعکس است.
راز بزرگ در ایجاد قطار اهرام در زندگی شغلی است
و این نیاز به فهم دنیای جدید دارد، اینکه چگونه میتوان محصول خود را تبلیغ کرد و به هزاران کاربر اینترنتی فروخت، البته تنها با یک کلیک. چیزی که در دنیای فیزیکی میتوان گفت محال است.
راستش خود من هم در حال فکر کردن به این قطار اهرام هستم، زیرا سایر مدلهای درآمدی را که وابسته به حضور فیزیکی شخص است را ناکارآمدتر میدانم.
چند سالی است که در دنیای مشاوره کسبوکارها فعالیت میکنم، اما به علت رونق نداشتن کسبوکارها و مشکلات تأمین نقدینگی خیلی از استراتژیهای توسعه کسبوکارها را نمیتوان بهدرستی پیادهسازی کرد. از طرفی افزایشجو تحصیل در MBA کار را بسیار سخت نموده، دانش کمعمق و واژهای سنگین و سالادی از کلمات برای مشاورین آگاه بسیار طلاقت فرسا شده است. چون همه خود را استاد فن میدانند و به دنبال یکی جهت پیادهسازی این ایدههای جورواجور و ناساز خود میگردند. از طرفی بیانگیزه بودن کارمندان هم بهعنوان معضلی جهت سختتر شدن چرخ تغییر در سازمانها شده است که کار مشاور را کمرنگ و یا بیرنگ میکند.
همه ما نیاز به شناخت دوران جدید داریم، بدون اینکه اسیر ظواهر آن شویم، پس باید از جایی این حرکت را شروع کرد، پیشنهاد شما برای شروع و سوار شدن به قطار اهرام چیست؟
لینک کوتاه شده مطلب:https://goo.gl/VykBWs
مشاوره و آموزش تخصصی منابع انسانی در شرکتهای پخش و توزیع مواد غذایی
ایمیل : info@kehsavarzfazl.com
سلام.
جناب کشاورز عزیز
امکان مطالعه سایت شما از برنامه فید خوان مثل فیدلی امکان پذیر نیست. اگه ممکنه بررسی کنید تا از طریق فیدلی به کل متن وبلاگ شما دسترسی داشته باشم. ممنونم