هنر گفتگو نکردن و هزینه های آن
زین سو کشان سوی خوشان، زان سو کشان با ناخوشان
یا بشکند یا بگذرد کشتی در این گردابها.
این روزها ،بازار سوء تفاهم داغ است ،من از تو و تو از من و خودم با خودم ،عمولا هزینه آن هم کم نیست .
در اکثرسازمان های دولتی سبک گفتگو قدرتی است یعنی او امر می کند و تو خفه می شوی و اطلاعات می کنی .
در برخی از سازمان های خصوصی گفتگو حول محور سرمایه گذار می چرخد و جز پاچه خواری یا استعفا دادن و از این شرکت به آن شرکت رفتن داستانی هزار شب روایتی دیگری نیست
و دسته سوم که مردمانی هستند که در همین سازمان ها تحمل می کند و می سازند و شانه از زیر بار مسئولیت خالی نمی کنند اما هزینه ماندن و ساختن را می پردازند .
این روزها را گفتم نه ظاهرا خیلی عجله کردم ما در بیشتر دورانی های تاریخی بستر سوء تفاهم داشته ایم در مقطعی خوب رشد کرده و در مقطعی کمتر رشد کرده .
ولی به هر حال بیشتر از سایر جوامع اطرافمان با این بستر وهم آلود مواجه شده ایم .
هنر گفتگو نکردن و هزینه های آن “مصداق های آن در سطح جامعه “
افسردگی و روان پریشی ،دو رویی و تزویر ،چانه زنی و فرصت طلبی ،درگیری های فیزیکی ،نگاه های عبوس و نا امید ،استفاده از زبان بدن تهدید
هنر گفتگو نکردن و هزینه های آن “مصداق های آن در سطح خانواده “
کودک آزاری ،طلاق های دائمی و عاطفی ،کم شدن زمان گفتگو ،افزایش تنش های بین والدین و زوج های جوان
هنر گفتگو نکردن و هزینه های آن “مصداق های آن در سطح محیط کاری”
تعبیض جنسیتی ،افزایش دیوار بلند بین مدیران و کارگران ،کاهش سطح گفتگوی بین واحد های شرکت ها و سازمان ،افزایش پدیده رانت خوراری و رشوه ،افزایش پدیده بندپ، افسردگی ناشی از بحران هویتی ( افزایش تعداد نقاب های شخصیتی در محیط کار )
دکتر رنانی در این باب مقاله ای نوشته اند که شاید رنگ و بوی سیاسی اجتماعی دارد ولی به نظرم اگر بحث کلان موضوع را از دیدگاه فرهنگ و جامعه نگاه کنیم،
زاویای و مصداق های بیشتری در این باب بدست بیاوریم ، هنری که نتوانسته ایم به درستی یاد بگیرم و به کار ببریم . نداشتن دامنه واژگان قدرتمند، نداشتن صبر و حوصله ، نداشتن خویشتن داری ،یک طرفه به قاضی رفتن ،برخی از علل این معضل تاریخی و اجتماعی است .
این مقاله(ناتوانی در گفتگو ) توانست تا حد زیادی برایم مسئله هنر گفتگو نکردن را از زوایه دادن هزینه آشکار و پنهان بیشتر شفاف نماید .
شما را هم به خواندن این متن کوتاه شده ، مقاله دعوت می نمایم و در صورت داشتن فرصت بیشتر خواندن متن کامل مقاله خالی از لطف نیست .
“یکی از اصلیترین مولفههای بلوغ عقلانی و روحی، چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی، «توانایی گفتوگو» است.
در واقع معتقدم بدون تقویت این توانایی در یک جامعه، آرزوی توسعه آرزویی محال است.
اقتصاددانان توسعه برای «شرایط آستانهای توسعه»، یعنی شرایطی که تا در جامعهای محقق نشود اصولا موتور توسعه روشن نخواهد شد و قطار یک جامعه روی ریل توسعه قرار نخواهد گرفت،
ویژگیهای متعددی ذکر کردهاند. وقتی به این شرایط نگاه میکنیم درمییابیم که همه آنها نیازمند وجود یک مهارت اصلی در جامعه است و آن «مهارت گفتگو» است.
و مرادم از گفتوگو، حرف زدن یا «اختلاط» نیست. گفتوگو، مجادله و مناظره و بحث هم نیست. گفتوگو یک دادوستد زاینده، اخلاقی، عقلانی و همسطح است.
گفتوگو عین وقتی است که خریدار و فروشنده برای معامله و مبادله کالایی که نیاز دارند، روبهروی هم میایستند و درباره آن کالا صحبت میکنند.
در مبادله، هر دو طرف احساس میکنند که از این مبادله منتفع میشوند، وگرنه هیچگاه وارد مبادله نمیشدند.
در مبادله، هر کدام از طرفین احساس میکند طرف مقابل چیزی دارد که اگر از او بگیرد به دردش میخورد و منتفع میشود.
در مبادله پیشداوری نمیکنیم، کالا را میگیریم و وارسی میکنیم، اگر سالم و استاندارد بود مبادله انجام میشود. در مبادله حاضریم در برابر چیزی که میستانیم چیزی بدهیم.
در مبادله موقعیتهای علمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی طرفین اثری ندارد، یعنی تا زمانی که درباره خریدوفروش آن کالا با هم صحبت میکنند گویی هر دو همسطح هستند. و در پایانِ مبادله، هر دو طرف راضی از یکدیگر جدا میشوند.”
گفتوگو یک توانایی محوری برای مبادله اندیشهها است که در آن هر طرف باید دستکم ده ویژگی داشته باشد تا در پایان، هر دو طرف از گفتوگو راضی باشند.
این تواناییها عبارتند از:
توانایی گوش دادن فعال (فقط نشنویم بلکه عمیقاً گوش بدهیم)؛ توانایی سخن گفتن محترمانه؛ توانایی ابراز خویش یا سخنگفتن صادقانه (صاف و رو راست و بدون پیچیدگی سخن گفتن)؛ توانایی پذیرندگی و آموزندگی (به مثابه یک فرد عالم که نیازی به یادگیری از دیگران ندارد وارد گفتوگو نشویم)؛
توانایی داشتن ذهنی گشوده و باز نسبت به دیدگاه دیگران (حق را در انحصار خودمان ندانیم)؛ توانایی صبر در شنیدن و آرامش در بیان نظر؛
توانایی تعلیق ذهنی (گوش دادن بدون پیشداوری و توقف موقت دادن به باورهای قبلیمان)؛ توانایی همدلی و جانبداری سازنده (به طرف مقابل فرصت و آرامش بدهیم تا مقصودش را به اندازه کافی توضیح بدهد)؛
توانایی جویندگی (همواره در جستوجوی دانستن بیشتر باشیم)؛ و توانایی ناظر بودن (خودآگاه بودن در طول گفتوگو، خود را فریب ندادن، بر پچپچهای درونی غلبه کردن و …).
لینک کوتاه شده مطلب : https://goo.gl/2rSBN4