واژگان بازاریابی و فروش بخش مقدماتی – پانزده هم:
[stextbox id=’info’ direction=’rtl’]واژه گان بازاریابی نقش الفبای اولیه از درک درست داد و ستد در بازار را دارد، قرار است که به تدریج این دامنه واژه گان در بخش دسته واژگان بازاریابی و فروش تکمیل شود . با توجه به اینکه این روزها بیشتر درگیر تهیه مطالب در حوزه آموزش مهارت های سرپرستان فروش هستم .لازم دیدم در دسته ای به نام واژه گان بازاریابی جهت درک بهتر معنای کلمات ایجاد گردد.[/stextbox]
1-Qualitative Objectives :
اهداف کیفی درفروش، بهطور مثال یکی از اهداف فروشنده در صنایع غذایی چیدمان محصولات در ویترین هست، بهطوریکه مصرفکننده در هنگام خرید بتواند تنوع محصولات برند را بهخوبی تشخیص دهد.
2-Qualitative Marketing Research:
تحقیق کیفی در بازاریابی، بهطور مثال یکی از روشهای تحقیقات بازار که توسط سرپرستان فروش انجام میشود بازدید میدانی روزانه از مسیرهای فروش هست، که با نظارت بر نحوه سفارش گیری و بازدید از ویترین و قفسههای مشتریان به یک ارزیابی عملکرد از مشتری میرسند.
3-Quantity Discount:
تخفیف در خرید عمده، شرکتهای در برخی از فصول سال و یا دورههای خاصی برای مشتریانی که بهصورت عمده از محصول خریداری میکنند، تخفیف خارج از عرف بازار میدهند.
4-Questionnaire:
پرسشنامه، یکی از ابزارهای تحقیقات بازار میباشد.
5-Quality Controls:
یک از وظایف واحد کنترل کیفیت در شرکتها کنترل کیفی محصولات از قبیل بستهبندی، نشانهگذاری، رعایت الزامات قانونی میباشد، در صنایع غذایی این امر در هنگام تحویل محصول به بازار از اهمیت بالایی برخوردار است.
6-Quota:
محدودیت برای ارائه تولید یا واردکردن محصول از کشورهای دیگر بهطور مثال ابزارهای جلوگیری کننده از افزایش جمعیت، درزمانی که کشور دچار پدیده پیری جمعیت میشود، دارای محدودیت تولید و یا واردات میگردد.
7-Quick Ratio
نسبتهای سریع، یکی از ابزارهای محاسباتی در سنجش نقدینگی شرکتهای میباشد، به این معنی که با استفاده از فرمول نسبت به تعیین وضعیت نقدینگی شرکت ازنظر مالی میتوان ب این شاخص نظر داد، بهطور مثال نسبت آنی، شامل تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری است.
8-Regional Distribution Center): R DC)
شرکتها توزیعی که بهعنوان پخش سرا سری فعالیت میکنند، در هر منطقه یک دپو برای انبار و بارگیری و عرضه محصولات خود احداث میکنند، که با توجه به سیاستهای شرکت معمولاً این مسافتها تعیین میگردد، بهطور مثال در صنایع غذایی در هر 300 کیلومتر مطلوب است که یک دپو در مرکز استان داشته باشیم.
9-Reactive Marketing Control :
سیستم ارزیابی کنترل بازار، بهطور مثال شرکتها مواد غذایی برای کنترل بازار مکانیسمهای خاصی از قبیل میزان فروش، میزان ضایعات برگشتی از بازار ، سهم بازار ، سهم ویترینی، درصد پوشش استفاده میکنند.
10-Recall Product:
برگشت محصول از بازار، گاهی به دلیل نقص کیفی و یا کمی محصول، جهت برگشت محصول فراخوان به مشتریان زده میشود، به و طور مثال شرکت تویوتا برای رفع نقص موتور ماشینهای خود به نمایندگیها و مشتریان خود پیام ارسال مینماید.
11-Regional Brand:
برندهای که فقط در یک منطقه خاص تولید و عرضه میشود ،بهطور مثال شرکتهای کوچک لبنی که تولیدات خود را در یک منطقه از کشور عرضه میکنند.
12-Reference Groups:
گروهای مرجع، کسانی که بر خرید یک محصول تأثیرگذار هستند، که میتوان به ترجمانهای دولتی، قانونگذاران، مشتریان نامآور، اشاره کرد.
13-Reliability:
یکی از واژههای مورداستفاده در تحقیقات بازاریابی، برای میزان دقتی تعریف میشود که بر اساس آن دادهها جمعآوریشده و باعث میشود، نتایج در اثر تکرار تحقیق به همان نتایج منجر شوند.
14-Reorder Frequency:
مقدار اقتصادی سفارش، میزان مطلوبی از سفارش که تعادلی بین هزینه نگهداری محصول و هزینه ارسال آن میباشد را میگویند که به بیانی دیگر به این واژه Economic Order Quantity میگویند.
15-Response Time :
مدتزمانی که یک شرکت میتواند به درخواستها و سفارش مشتری پاسخ دهد.
16-Reseller :
خردهفروش، توزیعکننده و یا واسطه (کسانی که کالای را میخرند و بهقصد سود میفروشند).
17-Return on Assets Managed:
بازده داراییها،که حاصل فروش منهای هزینه است، و سود پس از مالیات که بهعنوان درصدی از کل دارایی محاسبه میگردد.
18-Role Playing:
یکی از روشهای آموزش فروش که یک نفر نقش فروشنده و یک نفر نقش خریدار را بازی مینماید.
19-Rollout:
ارائه محصول جدید به مناطق بیشتر جهت کاهش عرضه ریسک، بهطور مثال شرکت پگاه خراسان که شیر نارگیل تولید میکنند جهت تولید در مقیاس اقتصادی مجبور است میزانی از محصول را به سایر استانهای دیگر ارسال نماید که با توجه به محدودیت بازار خراسان دچار کاهش تاریخمصرف نگردد.
20-Route Sales force:
فروشندگانی که در یک مسیر مشخص به سفارش گیری از مشتری میپردازند. بهبیاندیگر گروه فروش را میگویند.
21-Resale Price Maintenance (RPM):
تعیین قیمت مجدد محصول، شرکتهای تولیدی با توجه به نوسانات بازار در طی طول عمر محصول به بازبینی قیمت محصول برای کانالهای فروش میپردازند. بهطور مثال قیمت محصولات لبنی با افزایش قیمت نهادههای دامی و شیر خام افزایش مییابد.
22-Run – out Strategy:
ارائه و عرضه محصولی که میزان تقاضایان در حال کاهش است بهطور مثال شرکت لبنی برای کامل بودن سبد عرضه خود باید برخی از محصولات را برای مشتری عرضه نماید هرچند این محصول در بازار با کاهش تقاضا مواجه باشد مثلاً در طی چند سال اخیر مصرف خامه استریل روبه کاهش بوده (به دلیل جهتگیری مصرف در خصوص محصولات سلامتمحور )، اما شرکتها این محصول را همچنان در سبد عرضه خود عرضه مینمایند.
23-Routing:
تعیین مسیر فروشندگان جهت سفارش گیری از مشتریان.
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 1(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 2(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 3(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 4(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 5(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 6(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی7 (+)
واژه گان بازاریابی و فروش – بخش مقدماتی8(+)
واژه گان بازاریابی و فروش -بخش مقدماتی 9(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی10(+)
واژه گان بازاریابی و فروش بخش مقدماتی 11(+)
واژه گان بازاریابی و فروش- بخش مقدماتی12(+)
واژگان بازاریابی و فروش- بخش مقدماتی 13(+)
واژگان بازاریابی و فروش – بخش مقدماتی14(+)
لینک مطلب کوتاه شده: https://goo.gl/S1oiv7