واژگان بازاریابی و فروش بخش مقدماتی – شانزدهم
1-Salary plan:
پرداخت حقوق طبق کف قرارداد عرف(تأمین اجتماعی)بدون پورسانت که موجب انگیزه فروش نمیشود.
2-Safety Needs:
نیازهای که امنیت انسان را تأمین میکند مثل خوراک و سرپناه.
3-Safety Recall:
درخواست عودت محصول توسط تولیدکننده، بهطور مثال آگهی عودت ماشینهای پژو برای رفع عیب سیستم گازی خودرو توسط ایرانخودرو.
4-Safety Stook :
ذخیره ایمنی در انبار ، یا موجودی احتیاطی.
5-:Sales Calls
پر زنت محصول در محل مشتری به جهت ترغیب به خرید بهطور مثال ویزیتورهای که بهطور حضوری به سوپرمارکت مراجعه میکنند.
6-Sales Contests:
رقابت در میان نیروهای فروش، در میان شرکتها و سازمانهای فروش برای ایجاد انگیزه تیم فروش معمولاً به افراد فعال تیم جوایز نقدی و غیر نقدی تعلق میگیرد.
7-Sales Analysis:
تجزیهوتحلیل آمار فروش مثل ارقام ریالی و تناژی و تعداد مشتریان و….
8-Sales Branch:
شعبه فروش، شعبهای که ازنظر حقوقی دارای ترازنامه سود زیان بوده و تفاوت آن با دفتر فروش در این است که دفتر فروش زیرمجموعه یکی از شعبات فروش است و ازنظر قانونی به ثبت نرسیده است.
9-Sales Literature
ارائه کاتالوگ و لیست قیمت برای مجاب سازی مشتری به خرید. که معمولاً بهصورت یک جدول در اختیار فروشندگان قرار میگیرد.
10-Sales Forecast:
پیشبینی فروش، معمولاً به چندین روش انجام میشود، که میتوان به روش رگراسیون دادههای قبلی، میانگین محترک، میانگین ساده و غیره اشاره کرد.
11-Salsa Potential:
پتانسیل خرید، که میتوان به پتانسیل فروش یک محصول در یک بازار اشاره کرد، مثلاً شرکت جهت تولید یک محصول جدید با توجه به تعداد مشتریان فعال و غیرفعال یک برآورد از میزان خرید این محصول را انجام میدهد که به آن پتانسیل خرید هم میگویند.
12-Sales Orientation:
سیاست فروش، جهتگیری شرکتها در بازار که فروش خود را بر مبنای آن قرار میدهند، مثلاً شرکتهای لبنی بیشتر تمرکز بر حضور مؤثر در کانالهای خردهفروشی و افزایش دسترسیپذیری محصول میباشند.
درصورتیکه کالاهای صنعتی بیشتر بر مبنای درگیر کردن مشتری به خرید پایهگذاری میشوند. مثال درزمینهٔ کالای کند فروش میتوان اشاره به لوازمخانگی نمود.که بهصورت نمایشگاهی عرضه میشوند.
13-Sales Resistance:
مقاومت در برابر خرید، توسط مشتری معمولاً در میان مشتریان مردد و یا سختگیر این مکالمات بیشتر دیده میشود و خریدار به دنبال بهانهی برای نخریدن کالا است تا خریدن آن.
14-Sales Rally:
برگزاری همایش ای فروش به جهت ایجاد انگیزه در میان نیروهای فروش، این مراسمان یک یا دو بار در سال برگزار میگردد، مثلاً شرکت الجی تمام فروشندگان خود را در همایش فروش که در کیش برگزار میگردد و بهنوعی آموزش و تفریح است را برگزار میکند.
15-Sales Report:
گزارش فروش، سرپرستان فروش به جهت اطلاع مدیران بالادستی باید بهصورت روزانه از فروش گزارش تهیهکرده و وضعیت را طبق شاخصهای مهم خود گزارش دهند.
16-Sales Training:
آموزش نیروهای فروش.
17-Sales Territory:
منطقه فروش، این اصطلاح در میان شرکتهای پخش بخصوص حوزه صنایع غذایی کاربرد دارد، یعنی هر فروشنده حق دارد در منطقه خاص خود کالا را بفروشد و از پتانسیل فروش منطقه تحت نظر خود جهت تحقق تا رگت استفاده نماید.
18-Sales Territory Performance Modelling:
مدلی که شرکتها برای ارزیابی عملکرد در ممیزی بازاریابی استفاده میکنند را میگویند مثلاً در شرکتهای پخش مواد غذایی درصد پوشش مشتریان، ضریب نفوذ محصول، درصد ضایعات به فروش شاخصهای در مدل ارزیابی شعبات فروش است.
19-Scrambled Assortment:
فروش محصولات غیر همگن در سبد فروش مثلاً شرکت لبنی که به پخش محصولات کنسروی و یا پودری اقدام مینماید. از این سیاست درفروش استفاده مینماید.
20- Screening Interview:
مصاحبه گزینش و استخدام کارکنان فروش را میگویند.
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 1(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 2(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 3(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 4(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 5(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی 6(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی7 (+)
واژه گان بازاریابی و فروش – بخش مقدماتی8(+)
واژه گان بازاریابی و فروش -بخش مقدماتی 9(+)
واژه گان بازاریابی و فروش –بخش مقدماتی10(+)
واژه گان بازاریابی و فروش بخش مقدماتی 11(+)
واژه گان بازاریابی و فروش- بخش مقدماتی12(+)
واژگان بازاریابی و فروش- بخش مقدماتی 13(+)
واژگان بازاریابی و فروش – بخش مقدماتی14(+)
واژگان بازاریابی و فروش – بخش مقدماتی15(+)
لینک کوتاه شده مطلب: https://goo.gl/QPDj3W