پیش نوشت اول :
تقریبا 5 روز به پایان سال 1395 مانده است و دوست داشتم در این روزهای پایانی سال یکبار دیگر با خودم خلوت کنم و مروری بر دستاورد ها ،شکست ها ،غم های ،و خطای های در سال 1395 داشته باشم ، ببنیم کجا علیرغم آگاهی ام خطا کرده ام ،کشف این گره کور ها همیشه در زندگی برایم آسان نبوده و معمولا هزینه های زیادی بابت این موضوع داده ام از عدم تحمل برخی از افراد که برای انجام برخی از کارها باید تحملشان می کردم تا کارهای که خیلی به نتیجه آن اعتقادی نداشته ام به علت تعریف فرایند سازمان باید انجام می شدند و سهم شان را کم نمودم .
پی نوشت دوم : سوالاتی که خودم را به خودم نزدیک تر می نمایند.
1- در سال 1395سهم اقدامات در زندگی ات چقدر بود ؟و سهم واکنش هایت چقدر بوده ؟
2-در سال 1395 چقدر انحراف مثبت یا منفی از اهداف تعیین شده ات داشتی?
3-سهم فرم های شادی در سال 1395 چقدر بود ه است ؟
4- بهترین دوستاونت چه کسی بوده و سهم آنها در موفقیت یا عدم موفقیت تو چه بوده است ؟
5- مهمترین تجربه موفقیت و شکست هایت در امسال چه بوده و سهم خودت و سهم محیط اطراف ات در این رابطه چقدر بوده است ؟
پی نوشت سوم :
خبر های غم انگیزی که برایم لحظات سختی رابرایم رقم زد ،پرواز ملکوتی یکی از دوستان خوب متممی تا برخی از اعضا خانواده دوست داشتنی برند دهاتی در جاده چالوس ،تا پرواز ملکوتی هنرمندان این دیار “عباس کیارستمی ” حسن جوهر چی ” علی معلم ” و آیت الله هاشمی رفسنجانی “و سنگر سازان بی سنگر آتش نشان های فداکار و ایثار گر ” سال سختی را با لحظات غم انگیز رقم زد .
پی نوشت چهارم :
#خود افشایی
امسال برای من محمد رضا شعبانعلی و گروه متمم و دوستان متممی بیشترین سهم رابطه را به خود اختصاص داده بودند و این موجب امتنان و خرسندی برایم هست .بهترین لحظاتم اوقات فراغتی بوده که برای خواندن کتاب اختصاص داده ام .تجربه نوشتن در بستر دیجیتال را در امسال به خوبی چشیده ام اگرچه اول راه هستم و در این مسیر طولانی بسیار نوپا محسوب می گردم ،تجربه نوشتن در روزنامه کثیر والانتشار “فرصت امروز ” وتولید محتوای صوتی بر بستر سایت دیجیتال “شنوتو ” هم برایم تجربه دلنشینی بود ،پیدا نمودن دوستان متممی هم یک واقعه خوشایند بود که مرا در این مسیر در لحظات سختی که قرار داشتم کمک نمود ،آشنا شدن با تک تک دوستان دنیای مطلوبی را برایم رقم زد و اگر این دوستان نبود شاید نمی توانستم طعم واقعی متممی بودن را بچشم .
شکست های خوبی هم داشتم از شکست در کسب و کار واقعی با دوستان تجار پیشه ام که به دلیل نقص کار تیمی و انسجام تصمیم گیری و مشارکت فعانه مقداری از سرمایه در بازار بیمار گونه بی اعتمادی از کف رفت و حاصل آن ایجاد سوء تفاهم های بود که ایجاد شد و متاسفانه پل بی اعتمادی را بین دوستان احداث کرد . اگرچه این تجربه طعم تلخی داشت ولی تجارب عملی خوبی برای هریک از ما بود که بفهمیم علیرغم دانستم موضوع نمی توان احاطه کافی هم بر آن داشت ،اگرچه سود خوبی هم در این راه کسب کردیم .
در بستر دیجیتال هم به توصیه دوستان و تب استارتاپی پروژه را شروع نمودیم که به دلیل عدم محاسبه زمانی فعلا جز پروژه های نیمه فعال است ،اگرچه این پروژه برای همه اعضا گروه یک کلاس یادگیری فوق العاده ای بود و همه ما را سهم خوبی از دانش استارتاپی به دست آوردیم .
بهترین کتاب های که خواندم ،
1- کتاب نابخردی های پیش بینی پذیر
3- کتاب نوجوان ابدی و نبوغ خلاقانه
7- کتاب چرا ملت ها شکست می خورند
11- کتاب اقتدار گرایی در عصر قاجار
12- کتاب قوی سیاه
13- کتاب خلق مدل های کسب و کار
در ضمن کتاب های نخوانده هم دارم که هر شب در طبقه های کتابخانه قلب مرا بیشتر فشار می دهد و اشک در چشمانم جاری می کنند وعبور از کنار آنها مانند رها کردن شب های ساحلی در جزیره ناز قشم ،زیرا یکی از یک Tبهتر و بین انتخاب بهترین ها گیر کردم Tهر شب مثل شوالیه قرمز به جنگ انتخاب های دلی و برنامه ای می روم ،و در این راه سخت هم مجروح می شوم .
بهترین محتوای صوتی( محمد رضا شعبانعلی )که گوش داده ام :
1-فایل نقطه شروع
2- فایل گفتگو های دشوار
3- فایل اتیکت سازمانی
4- فایل اقتصاد توجه
5-فایل مذاکره دانشگاه شریف
6-فایل حرفه گری در محیط کار
بزرگترین مسئله و دغدغه ام :
یکپارچگی درونی ام در جهت کریستاله شدن در مسیر توسعه شغلی ام و حرفه ای ام بود ،یادگیری در مسیر متمم هم خوب بود و هم اینکه مجبور بودم یادگیری های قبلی که مانند رسوب سماور، آهگی شده بود را بتراشم، این مسئله به راحتی انجام پذیر نبود .یاداشت برداری کمک خوبی برای این اقدام بود ،بیشترین کمبودهایم اوقات فراغتی بود که برای فکر کردن لازم داشتم اگر چه سهم نوتیفکشن ها را تا حد ممکن کم کردم ،اما به دلیل نوع شغل خود که یک کار اجرایی و عملیاتی است ،انرژی زیادی را از من می گرفت ،بخصوص که در امسال 3 پروژه سخت پیاده سازی و استقرار کامل سیستم توزیع بر عهده ام بود که باید به سرانجام درستی می رسید .
بهترین جمله ای که خواندم و نقل از متمم در تفکر سیستمی بوده (با کسب اجازه متمم ) منتشر می کنم.
کسی که علاقمند به توسعه توانمندی های است، به یاد گرفتن و انتقال سریع عادت می کند ،لذت این کار او را بیشتر از همه در این مسیر شتاب می دهد و او از توسعه توانمندی های خودش غافل می شود و طول زمان فاصله حرف های او بیشتر و بیشتر می شود و جایگاهش را در میان دوستان و آشنایان کاهش می باید ،مشکلاتش هم عمیق تر و جدی تر می شود ،وقتی حاضر نیست برای حل مشکلاتش از دیگران کمک بخواهد ،چون معتقد است بهتر و بیشتر از دیگران این حوزه را می شناسد و قهرمان توسعه توانمندیها پس از مدتی توسط اطرافیان طرد می شود .
بهترین شعری که خواندم و در من تاثیر مهمی را در حال گذاشتن است :
گفتند: آن مرد کشاورز است. آن مرد در زمین دانه می کارد
جوانمرد گفت: چه نیکو که آن مرد، ماهی گیر است و از دریا ماهی میگیرد
و چه نیکو که آن مرد، کشاورز است و در زمین دانه می کارد
اما نیکوتر مردی است که از خشکی ماهی میگیرد و دانه اش را در دریا می کارد
و نیکوتر از این دو، کسی است که میتواند از آب، آتش بگیرد
و از زمین، آسمان را برداشت کند
ممکن را به ممکن رساندن کار مردان است
اما کار جوانمردان آن است که ناممکن را ممکن سازند
هزاران معجزه میان آسمان و زمین معطل است
دستی باید، تا معجزه ها را فرود آورد
و آن، دست جوانمرد است.
از کتاب “عرفان نظر آبادی ” جوانمرد نام دیگر توست .
و بهترین کلیپی که دیدم : از مستند ساز حرفه ای به نام دیوید انتبرو ” داستان پرواز “
داستان زندگی (Life Story) را که در سال ۲۰۱۴ توسط این مستندساز حرفهای ساخته شده مرور کنیم.”این بخش از مستند به اولین پرواز جوجه غازها پرداخته است”
لینک کوتاه شده مطلب :https://goo.gl/oWr7pr