همیشه در ادبیات زندگی از فرصتها به عنوان منبعی که میتوان باعث رشد و ترقی شود صحبت به میان میآید از فرصت تحصیلی تا فرصت شغلی تا فرصت ازادواج و فرصتهای که یاد میشود یکی از این فرصتها، فرصتهای دوستی و آشنایی است. فرصتهای که امروزه به دلیل شتاب در جریان زندگی از آنها به
کلمه ژاژ گفتن بیهوده سخن گفتن ،معنی شده است ،این کلمه را به دایره لغت خودم اضافه کردم . تا یادم باشد که می تواند این کلمه در سپری کردن لحظاتی که بیهوده از دستم می رود کاربردداشته باشد . همچنین یاد آور شعری زیبای از دیوان مثنوی ومولوی . حطام خواند خدا
معمولا ما زمان هایمان بین کارحرفه ای ،خانواده، دوستان،و اوقات فراغت و خواب و خوراک و استحمام و… تقسیم بندی میشود، این روزها که همه با شتاب به دنبال پابان د ادن به کارها هستیم یادمان می رود که در گذر و تونل زمان افتادن ،به ما قالب و نقش های را می دهد که
تغییر مدل ذهنی چیزی است که این روزها ذهن مرا به خودش سخت مشغول کرده است ،تقریبا ۵ ماه از ابتدای سال ۱۳۹۶ می گذرد امروز که به جروه اهداف ام در سال نگاه می کردم برخی از برنامه هایم تقریبا همه اجرایی شده یود و برخی از برنامه هایم انجام نشده اند و وقتی
تبصره ۲۲- فقرکلمات حضرت مسیح میگوید در آغاز فقط کلمه بود زبان سرخ سر سبز را به باد می دهد. جای زخم خوب میشود ولی جای حرف نه. گلو دارای ۷ طبقه دارد و کلام برای جاری شدن باید از این ۷ طبقه عبور کند . اهمیت کلمات در دنیای که همه چیزی بر اساس روابطی
نیرویمان در سابقه ی کاری یا روابطمان نیست . نیرومان در آنچه انجا م داده ایم یا انجام می دهیم نیست. نیرومان در دانستن دلیل حضورمان بر زمین نهفته است . اگر این گونه بیندیشیم ، بازیگران مهمی خواهیم بود و بازیگران مهم سال های آتی ،مردمانی خواهند بود که دلیل حضور خود را تیمار