پیش نوشت : چند وقت است که مادر بزرگ یکی از اقوام و بستگان ،در حالت احتضار به سر می برد و خانمم اصرار داشت که در این لحظات آخر حتما دیداری با خانواده اش داشته باشیم ،همیشه دیدن این لحظات برایم سخت بوده دیدن بدن رنجور و ناتوان و در بستر افتاده بخصوص مادر
شب یلدا،یک آیین قدیمی و کهن ایرانی است که ریشه در زبان سریانی به معنای “ولادت و تولد ” می باشد . ابوریحان بیرونی نام این شب را میلاد اکبر نامیده است ،و منظورش تولد خورشید بوده است . جشن یلدا ،خاطره دور هم نشینی ها و زودن غم های روزگار در کنار آدم های
در پاسخ کامنتی برای محمد رضا شعبانعلی در خصوص بحث کالیبراسون اشتباه ،به دلیل رسم ادب مطلب کوتاهی نوشتم ولی دلم نیامد که متن طولانی تری برای خودم به عنوان سندی بر رنج نامه خود اضافه نکنم (دسته جدید در نوشته ) ،وقتی کمی که عمیق تری می شوی به خودت و اطرافت می بینی