در کتاب های دیروز می خواندیم که توزیع مویرگی یعنی رساندن محصول به دست مشتری نهایی و برای این مسئله باید به بررسی و جمع آوری ایده جهت تولید و توسعه محصول جدید می پرداختیم ،با واژه های استراتژی بازار یابی و توزیع ،استراتژی قیمت گذاری،سطوح توزیع ،ویزیتور و عامل توزیع ، لجستیک و انبار و تامین کالا، چیدمان و مرچندایزنگ، اشناتیون و پرومشن و تحقیقات بازار در شرکت های تولیدی و شرکت های توزیعی روبه رو بودیم ،کلی مطالب و مقاله و سمینار در این خصوص نوشته و برگزار شد ،و امروز نیزبا هیجان بیشتری همچناناین مسئله دنبال میشود.
دراین میان شرکت ها با ایجاد ساختار توزیع و تجهیز به نیروی انسانی و لجستیک سعی در گرفتن سهم بیشتری از مشتری و سهم از قفسه و ویترین فروشگاه را دارند در این میان هم گاها در اقیانوس قرمز جنگ های قیمتی و تبعیضی راه می افتد و در نهایت واسطه بزرگتر و مصرف کننده همچنان مظلوم واقع می گردد.
روندهای حاکم درحال پارادیم شیفت هستند و شرکت ها قورباغه های در حال پختن و مسلما در آینده نه چندان دور تغییرات عظیمی را دراین حوزه شاهد هستیم .تغییرات فناوری و تغییرات سلیقه مستری و تغییر تمرکز از سطح ویترین ها و بیلیوردهای تبلیغاتی به سطح پلتفرمهای اجتماعی و تغییر در نوع نگاه در واژه های تسخیر ویترین به تسخیر ذهن ها ،اتفاق می افتتد، آگاه سازی برند ،یادآوری برند، تصویر ذهنی برند بیشتر واژه های واقعی و دیداری از سطح بازار مصرف به سطح پلت فرم های اجتماعی مهاجرت می کنند ،شرکت های کهبه دنبال افزایش حضور کالا در سطح ویترین ها و افزایش تماس محصول با دست مشتری سرو کار داشتند و مبنای علم تحقیقات بازار خود را از این محیط ها نشئت می گرفتند ، امروزه ما باید به پلت فرم های دیجیتال دل خوش نمایند و تغییر نگاه خود را به این سمت جهت افزایش سهم توجه مشتری و مصرف کننده نهایی مبذول نمایند، علم بازار یابی توزیع را دوباره در دنیای پلت فرمهای دیچیتال و شبکه های اجتماعی ،تعریف کنند و آنچه بیشتر از همه در این میان اهمیت پیدا می کند استراتژیست محتوا ،نوع محتوا و بستر ارائه محتوا .اگر امروزه نگاه مان به واسطه و دلالان و کاسبان زیر فروش در بازار است و با مقداری تخفیف ریالی و مقداری به دنبال به دست آوردن دل آنها هستیم باید به فکر واسطه های بزرگتر و سخت گیر تر و علمی تر بگردیم که براساس میزان شایستگیمان ،فضا جهت تسخیر قلوب بدهند و با پارتی بازی و دمپینگ های مسخره و زیر فروشی و خیرات و سمپلینگ محصول کمتر میتوان یا نمی توان جایگاه مناسبی در این عرصه پیدا کرد،که نمونه ای از این گونه پارادیم های در حال شکل گیری را در برند های اسنپ و دیوار و باما در بستر دنیای دیجیتال و رشد استارتاپی آنها می توان جستجو کرد و با این تفاوت که قوانین اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی که سالها برای حکومت بر بازار حاکم و لازم بود ،نتوانست جلوی رشد و عرضه این کسب و کار ها بگیرد .و کسب و های های قدیمی تر با حسادت و حسرت و خماری از این واقعه روبه رو شدند، این همان تغییر روندها ی در حال شکل گیری بر بازار است که در سال ها ی آتی شاهد تغییرات شگرف تری در این حوزه میتوانیم باشیم.
کسب و کارها باید برای تغییر دست به جراحی در افکار خود بزنند و بدانند با جراحی پلاستیک وارانه و خوش قواره کردن خود به جملات رتوریک و شعار گونه و مدراک آویخته از در و دیوار و مدراک MBA خود نمی توانند از عهده این تغییرات بر بیایند. امروزه که صدای مشتری در حد یک خفه کن سازمانی نزول کرده و سرمایه و نیروی کار به چند مدرک دانشگاهی دکترا تزئین شده و آموزش در حد چند فایل کپی پست از داخل تلگرام اکتفا شده ،یعنی با دست خودش قبرش ر ا بکنند و صد البته اگر این حرف به قبای مدیر عامل و مدیران دور قاب چینشان بر نخورد.
در کتاب اینجا جای ما نیست اثر چارلز هندی می گوید “که دگرگونی ها با سرعت بمراتب بیشتری نسبت به گذشته روی می دهند و فرضیات و سنت ها و شیوهای دهه های قبل را به سخره می گیرند،وبه مبارزه می طلبند .دانایی به عنوان کالایی قابل عرضه، امکان جامعه ای نسبتا متعادل و عادلانه رافراهم می کنند و با این وجود این حقیقت رانشان میدهد که تنها عده معدودی از مردم به تعلیم و تربیت مناسب دسترسی دارند.
همواره راهایی از میان تضاد و تناقض ها وجود دراد ، منتهی به شرطی که بتوانیم بفهمیم چه چیزی دارد اتفاق می افتد، و خود را برای نشان دادن عکس العمل ها و واکنش های متفاوت ، مناسب و در خور آماده سازیم “
لینک کوتاه شده مطلب : https://goo.gl/uSPluu
لذت بردم از خوانش مطلبتون آقای کشاورز.
به شخصه ایده کاری داشتم که مطمئن بودم “فعلا” موفق خواهد بود، گشتم و دیدم گروهی براش پلتفرم طراحی کردند و الان یک هفته ست در گفتگو هستم تا باهاشون همکاری کنم.
هرچقدر فکر کردم دیدم شروع نکردن اون ایده بهتر از انجام دادنش به شکلی سنتی و خارج از بستر تکنولوژیست.
سلام پوریا جان
من هم خیلی خوشحال که افتخار بازدید از این صفحه را داشتید ،و مسلما تاثیر این پادرایم بسیار بیشتر از آنجه چیزی است که در ذهن ما می گذرد تاثیر بستر های دیجیتال بسیار می تواند به عنوان یک ابزار پیشران در تولید و ارائه ایده مطرح باشد